plusresetminus
تاریخ انتشاردوشنبه ۳۱ خرداد ۱۴۰۰ - ۱۱:۲۵

۱۰ پیشنهاد دنیای بیمه به آقای رئیس کل!

دعوای بین استارت‌آپ‌های عرضه‌کننده خدمات آنلاین بیمه با شبکه فروش یا نمایندگان صنعت بیمه سرانجام با واکنش بیمه مرکزی مواجه شد و حالا نه‌تنها این چالش پایان نیافته که ابهام‌های زیادی را هم به همراه داشته است و ورود شخص غلامرضا سلیمانی، رئیس‌کل بیمه مرکزی برای پایان دادن به ماجرا یک ضرورت است. چرا باید او دخالت کند و شیوه مداخله به چه نحوی باید باشد؟
به گزارش عصرگمرک،  ایجاد سد در اقتصاد به انحصار و رانت می‌انجامد و سرانجام آن شکست بازار خواهد بود، انفعال و بی‌انضباطی در اقتصاد هم به فساد و تخریب بازار منجر خواهد شد و فرجام آن تضعیف اقتصاد است. صنعت بیمه کشور اکنون در سر دوراهی سخت قرارگرفته است، حضور استارت‌آپ‌ها و یا شرکت‌ها و سایت‌های ارائه دهنده خدمات بیمه‌ای در سال‌های اخیر این فرضیه را تقویت کرد که آنها دستکم چند هدف مشخص را می‌توانند محقق کنند، دسترسی آسان بیمه‌گذاران به خدمات مورد انتظار بیمه‌ای به صورت آنلاین، صیانت از حقوق بیمه‌گذاران برای دریافت یا خرید بیمه‌نامه با قیمت مناسب، افزایش سرمایه‌گذاری شرکت‌های دانش بنیان و احتمال ایجاد یک انقلاب در صنعت بیمه با تکیه بر نوآوری‌ها و فناوری‌های نوین ارتباطی و اطلاعاتی و البته کمک به شرکت‌های بیمه‌گر در افق بلندمدت برای حرکت به سمت دیجیتالی شدن از جمله اهدافی بود که با حضور استارت‌آپ‌های بیمه‌ای انتظار می‌رفت در صنعت بیمه محقق شود.
از سوی دیگر تکثیر تعداد نمایندگان بیمه در سراسر کشور هم به یک معما تبدیل شده است به گونه‌ای که سرانه هر نماینده از حق بیمه تولیدی به عنوان یک شاخص در ارزیابی عملکرد نمایندگان شرکت‌های بیمه‌گر را کاهش داده و یا در وضعیت نامتوازن قرار داده است. نتیجه اینکه برای برخی از نمایندگان بیمه، این فعالیت به عنوان شغل دوم تعریف می‌شود و عملا دادن نمایندگی بیمه به ویژه در شهرهای کوچک به عنوان یک اشتغال یا فرصت شغلی قلمداد شده است. البته از این واقعیت نباید چشم پوشی کرد که بار اصلی فروش بیمه‌نامه و البته آگاهی دادن به مردم در ارتباط با رشته‌های بیمه را همین نمایندگان و شبکه فروش در سراسر کشور در طول تاریخ نیم قرن اخیر برعهده داشته است.

بیمه‌گری سنتی یا مدرن؟

آنچه در ۱۰ روز گذشته پس از نامه بیمه مرکزی در ارتباط با قطع ارتباط بین شرکت‌های بیمه‌گر و استارت‌آپ‌های بیمه‌ای رخ داده، نه نشان از پیروزی شبکه فروش بیمه و نمایندگان و نه به معنای اقتدار نهاد ناظر و البته نه به مفهوم مراسم ختم فعالیت استارت‌آپ‌های بیمه‌ای است. به ویژه اینکه انتظار می‌رود اگر نهاد ناظر راه را برای گفتگو و حل مشکل در یک بستر قانونی باز نگذارد، طرح دعاوی حقوقی هم در آینده محتمل خواهد بود.
واقعیت این است که اقدام بیمه مرکزی، نه تنها کسب و کار استارت‌آپ‌‌های بیمه‌ای را مختل کرده و به آنها شوک وارد ساخته بلکه یک تهدید علیه صنعت بیمه هم می‌تواند قلمداد شود به این معنا که در درون صنعت بیمه و به ویژه نهاد ناظر مقاومت در برابر نوآوری و سرمایه‌گذاری در حوزه استارت‌آپ‌ها وجود دارد. البته ناگفته پیداست که بیمه مرکزی دستکم در دوران ریاست کلی غلامرضا سلیمانی، گام‌های بلندی را در مسیر شفافیت و نوآوری در صنعت بیمه برداشته اما با این حال ضرورت ایجاب می‌کند که شخص رئیس کل بیمه مرکزی به عنوان عالی‌ترین مقام در نهاد ناظر بر صنعت بیمه به این پرونده خاص ورود کند؛ اما شکل و شیوه و رویکرد رئیس کل چگونه باید باشد، محل بحث است.
تردیدی وجود ندارد که بیمه‌گری به شیوه سنتی نه ممکن است و نه مطلوب و بیمه‌فروشی به شیوه مدرن هم قاعده خاص خود را دارد و تمرکز استارت‌آپ‌های بیمه‌ای بر تخفیف در حق بیمه هم نشان از خلاقیت و حرفه‌ای‌گری نمی‌تواند قلمداد شود و اگر قرار است که انقلابی در مسیر دیجیتالی و آنلاین شدن صنعت بیمه کشور رخ دهد، بدون فرمانده این انقلاب به شورش و تخریب در بازار می‌انجامد.

به عقب برنگردید!

برخی را گمان بر این است که می‌توان جلوی فعالیت استارت‌آپ‌های بیمه‌ای را گرفت و زمان را به عقب برگرداند و بیمه‌گذاران را مجبور کرد چون گذشته از کانال نمایندگان و شبکه فروش بیمه‌نامه بخرند. این یک خطای بزرگ است و مدافعان این نظریه خود می‌دانند که حرف‌شان ابطال‌پذیر و غیرقابل دفاع است. از سوی دیگر برخی را فرض بر این است که راه‌اندازی یک سایت با استخدام جوانان دارای هوش بازاریابی تلفنی و یا غیرحضوری با نرم‌افزار مقایسه حق بیمه بین شرکت‌های بیمه‌گر یعنی اوج خلاقیت و نوآوری و انقلاب استارت‌آپی در صنعت بیمه. واقعیت این است که این تفکر هم ابطال‌پذیر و فاقد استحکام است.
تلاش برای کدخدامنشی بیمه مرکزی برای پایان دادن به مناقشه بین استارت‌آپ‌های بیمه‌ای و نمایندگان شبکه فروش هم راه به جایی نمی‌برد و این اختلاف دوباره عیان خواهد شد. روشن است که بین بدنه کارشناسی درون شرکت‌های بیمه‌گر هم در این خصوص اختلاف دیدگاه جدی وجود دارد و برای مدیران شرکت‌های بیمه‌گر هم فروش بیشتر مهم‌تر است تا وارد شدن به چالشی که در نهایت برای آنها حاشیه‌ساز خواهد بود. از این منظر اگر قرار باشد که مدیران شرکت‌های بیمه‌گر و بدنه کارشناسی صنعت بیمه نظری ارائه دهد، مسیر آن سندیکای بیمه‌گران به عنوان نماد اراده واحد و کارشناسی شرکت‌های بیمه‌ای است.

۱۰ پیشنهاد به رئیس کل

دنیای بیمه برای پایان دادن یا دستکم آتش‌بس موقت به اختلاف نظر بر سر نحوه فعالیت استارت‌آپ‌های بیمه‌ای و چالش آنها با شبکه نمایندگان و فروش شرکت‌های بیمه ۱۰ پیشنهاد روشن را مطرح می‌کند که البته هر کدام از این پیشنهادها می‌تواند از نظر کارشناسان و ذی‌نفعان دو طرف ماجرا مورد نقد قرار گیرد.
  1. نمی‌شود در دریا شنا کرد و خیس نشد و از این منظر بیمه مرکزی به عنوان نهاد ناظر باید مانیفست یا بیانیه رسمی خود را در قبال نحوه ورود استارت‌آپ‌های به صنعت بیمه مبتنی بر قوانین و مقررات موجود اعلام کند و محدود کردن موضع رسمی و شفاف بیمه مرکزی به مدیران ارشد و میانی شایبه تضاد منافع و یا انحصار و رانت در صنعت بیمه را به همراه دارد. از این منظر ضرورت دارد تا نقشه راه روشن بیمه مرکزی منتشر شود تا همگان تکلیف خود را بدانند.
    در صورتی که قوانین و مقررات موجود به گونه‌ای است که مانع سرمایه‌گذاری یا حضور و فعالیت استارت‌آپ‌های بیمه‌ می‌شود، این وظیفه نهاد ناظر است که قوانین و مقررات را متناسب با تحولات دنیای آینده بیمه و سطح مطالبات بیمه‌گذاران و ریسک‌های آینده مورد بازنگری قرار دهد و به همین دلیل استناد کردن به بخشنامه‌ها یا دستورالعمل‌ها یا مقررات خاص جهت محدود کردن زمینه فعالیت استارت‌آپ‌های بیمه‌ای نه مطلوب است و نه منطقی. تلاش برای شفافیت و اصلاح قوانین و مقررات به شایبه‌ها و ابهام‌ها پایان می‌دهد.
    اصول حاکم بر بیمه و مبنای بنیادین آن در نتیجه ورود استارت‌آپ‌ها نباید مخدوش شود و از جمله این اصول می‌توان به صیانت از حقوق بیمه‌گذاران، جلوگیری از دامپینگ در نرخ‌دهی، برخورد با تبانی احتمالی بین استارت‌آپ‌های با شرکت‌های بیمه‌گر یا کارگزاران بیمه جهت خارج کردن نمایندگان یا رقبای دیگر از بازار، جلوگیری از تخریب بنیان‌های رقابت شفاف و سالم در بازار بیمه و در یک کلام دفاع از اصل صنعت بیمه یک ضرورت است که باید در این ماجرا مبنای تصمیم‌گیری قرار گیرد.
    رقابت تنها در قیمت نباید خلاصه شود و از این منظر هم ضرورت دارد تا سازوکاری برای رصد و نظارت بر تخقیف‌های خارج از قاعده که شایبه نرخ‌شکنی و یا تخریب بازار را دارد، طراحی و به اجرا گذاشته شود. البته این به معنای مداخله یا قیمت‌گذاری دستوری و نفی رقابت نباید قلمداد شود و این حق هم باید محترم شمرده شود که استارت‌آپ‌ها در عمل رقابت کنند و دستوری شدن یا فریز حق بیمه از سوی بیمه مرکزی یا شرکت‌های بیمه‌گر به ویژه در رشته‌های غیراجباری به زیان صنعت بیمه و مخدوش کننده اصل رقابت خواهد بود.
    بیمه مرکزی می‌تواند رقابت را به بازار بیمه واگذار کند اما مطالبه‌گر شفافیت رابطه بین بیمه‌گران، کارگزاران و استارت‌ آپ‌های بیمه‌ای شود و این مطالبه هم در حوزه جزییات قرارداد، هم مناسبات مالی و به ویژه رابطه احتمالی بین مدیران درون شرکت‌های بیمه در سطوح مختلف با استارت‌آپ‌های بیمه‌ای و یا افراد ذی‌نفوذ می‌تواند به عنوان حق نهاد ناظر مطرح باشد. از جمله اینکه مشخص شود که میزان و سقف مطالبات شرکت‌های بیمه‌گر از کارگزاران و استارت‌آپ‌ها چگونه خواهد بود و ایا شفافیت مالی در این ارتباط وجود دارد یا نه؟
    استارت‌آپ‌ها نمی‌توانند خود را جدای از مقررات حاکم بر صنعت بیمه بدانند و انفعال نهاد ناظر خطر تکرار فاجعه موسسات غیرمجاز در بازار پول را به تقویت می‌کند، هرچند از آنجا که استارت‌آپ‌های بیمه‌ای خود حق فروش بیمه‌نامه به طور مستقیم را ندارد و حتما بیمه‌نامه صادره باید به نام یکی از شرکت‌های بیمه گر تحت نظارت بیمه مرکزی باشد، احتمال ریسک ناشی از فعالیت استارت‌آپ‌های فاقد مجوز از بیمه مرکزی پایین است، اما به هر حال ضرورت دارد تا همه استارت‌آپ‌ها از بیمه مرکزی مجوز بگیرند. از سوی دیگر انتظار می‌رود بیمه مرکزی و شخص رئیس کل یک بررسی ویژه‌ای را صورت دهد که مشخص شود ادعای مطرح شده مبنی بر تاخیر در صدور مجوز استارت‌آپ‌های متقاضی درست است یا نه؟
    از استارت‌آپ‌ها برنامه بخواهید! چرا باید برنامه بدهند؟ واقعیت این است که کارگزاران و نمایندگان بیمه یک شروط اولیه را برای پذیرش مسئولیت نمایندگی یا کارگزاری پذیرفته‌اند و صلاحیت آنها به تایید رسیده است. حضور استارت‌آپ‌ها به شیوه کنونی که تنها مبنای فعالیت آنها بر تبلیغات و تخفیف و بازاریابی هوشمند صورت می‌گیرد، نمی‌تواند ضامن استحکام صنعت بیمه، افزایش ضریب نفوذ بیمه و ایجاد رقابت قلمداد شود. به همین دلیل همان‌گونه که در بسیاری از رشته‌های تخصصی یک مدیر فنی یا مسئول فنی برای کنترل کیفیت کالاها و خدمات به مردم وجود دارد، در ارتباط با فعالیت استارت‌آپ‌ها هم همین قاعده باید وجود داشته باشد و مسئول یا مدیر فنی در قبال طرح‌ها و برنامه‌های استارت‌آپ‌ها باید مسئولیت نهایی را بپذیرد تا به سلامت صنعت بیمه و رقابت در بازار آسیب وارد نشود و حقوق بیمه‌گذاران تضعیف نشده و از سوی دیگر بنیان‌های صنعت بیمه آسیب نبیند.
    نهاد ناظر باید در اختلاف رخ داده بی‌طرف باشد اما منفعل نباشد. همان‌گونه که سابقه فعالیت شبکه نمایندگان و فروش شرکت‌های بیمه حقی برای انحصار ایجاد نمی‌کند، سابقه چندساله استارت‌آپ‌ها هم حقی برای آنها جهت گرفتن مجوز خارج از استانداردهای قانونی نمی‌تواند ایجاد کند. اگر رقابت در این حوزه را به لیگ دسته دوم، لیک دسته یک و لیگ حرفه‌ای فوتبال تشبیه کنیم، قوانین و مقررات حاکم بر بازی فوتبال در هر سه لیگ یکسان است و به ویژه در لیگ حرفه‌ای مقررات به شکل سخت‌گیرانه‌تر و استانداردها به صورت دقیق‌تری اجرا می‌شود و تمام رفتار بازیکنان به دقت زیر نظر قرار می‌گیرد؛ اما در همه لیگ‌های فوتبال با تبانی و فساد یا بازی ناجوانمردانه برخورد می‌شود. وظیفه بیمه مرکزی تعریف قاعده بازی و استانداردهاست به نحوی که در نهایت صنعت بیمه برنده نهایی بازی باشد و در رقابت نهاد ناظر به انحصار یا حمایت غیرمنطقی یا چشم‌پوشی از خطاها و انحراف‌ها باعث تضعیف لیگ حرفه‌ای صنعت بیمه نشود.
    حضور استارت‌آپ‌ها دیگر نه یک انتخاب که یک واقعیت است و نمی‌شود جلوی آنها را گرفت. نبض آینده صنعت بیمه با تکنولوژی‌های نوین و نوآوری‌ها خواهد زد و خواسته یا ناخواسته این واقعیت را باید پذیرفت که روزی برخی از شبکه نمایندگان و یا فروش شرکت‌ها دیگر قادر به رقابت در لیگ حرفه‌ای نخواهد بود. مگر اینکه آنها هم زودتر خود را آماده نگه دارند. همچنان که شکل کنونی حضور و فعالیت استارت‌آپ‌ها هم رضایت‌بخش و تامین کننده نیاز واقعی بیمه‌گذاران نیست. از این رو به نظر می‌رسد که محیط زیست صنعت بیمه در آینده دگرگون خواهد شد و بیمه مرکزی در مقام سازمان حفاظت از محیط زیست صنعت بیمه از هم اکنون باید خود را مجهز به استانداردهای روزد دنیا نگه دارد.
    دانش‌بنیان بودن هم به اسم رمز تازه‌ای در اقتصاد ایران تبدیل شده و تکیه بر اینکه استارت‌آپ‌های بیمه‌ای هم شرکت‌هایی دانش‌بنیان هستند یا نه؛ محل چالش است و این روزها شایبه‌هایی در فضای کلی کسب و کارها مطرح است که دانش‌بنیان قالب تازه‌ای برای رانت و گرفتن امتیاز تبدیل شده است. اگر استارت‌ آپهای بیمه‌ای داعیه دانش‌بنیان بوده دارند باید آن را در عمل به اثبات برسانند و صرف گرفتن مجوز از نهادهای خاص دلیلی بر دانش‌بنیان بودن نمی‌تواند باشد. به ویژه اینکه مرجع تخصصی اینکه یک شرکت در صنعت بیمه در مسیر دانش‌بنیان بودن حرکت می‌کند، بیمه مرکزی است و نه نهادهای دیگر. انتظار می‌رود که مدیران و کارشناسان استارت‌آپ‌های بیمه‌ای هم آینده‌نگری پیشه کنند و رقابت را محدود به جشنواره‌های تخفیف و ترفندهای تبلیغاتی نکنند و بر روی شیوه‌های نوین معرفی خدمات بیمه‌ای به مردم متمرکز شوند. اگر آمده‌اند که بمانند، بهتر است بدانند که هنوز در آغاز راه هستند. همچنان که شبکه نمایندگان و کارگزاران بیمه شاید سال‌هاست که آمده‌اند و در ابتدای راه باز مانده‌اند و در حال درجا زدن هستند. استارت‌آپ‌های بیمه‌ای می‌توانند نقش پیشران را در صنعت بیمه برعهده بگیرد، مشروط به اینکه خود را محدود به بازار بیمه نکنند و سطح آگاهی و دانش مردم، فعالان اقتصادی و جامعه را نسبت به ریسک‌ها و خطرها و همچنین خدمات بیمه‌ای افزایش دهند.

     
https://asrgomrok.ir/vdcbu0b9prhbf.iur.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما