به گزارش پایگاه تخصصی و خبری تحلیلی
عصر گمرک، در سفر اخیر ابراهیم رییسی و مقامات اقتصادی دولت به دوحه جهت شرکت در نشست مجمع کشورهای صادرکننده گاز، توافقنامههای اقتصادی و متعددی در حوزههای انرژی، بنادر و راه منعقد شد که یکی از آنها
ایجاد تونل بین قطر و ایران بود و به نوعی بیشتر از موارد دیگر در کانون توجهات قرار گرفت. براین اساس این توافق مطالعات ساخت تونل زیر دریا بین ایران و قطر که یک پروژه بینظیر به شمار میرود و از بندر دیر بوشهر تا قطر خواهد بود، آغاز میشود.
معاون وزیر راه و شهرسازی با بیان اینکه ایجاد تونل زیرزمینی قطر را به کل کشورهای شمالی، اروپا، کشورهای حوزه دریای خزر، شرق و غرب از طریق جاده و ریل وصل میکند، گفت: این پروژه یک تحول عظیم برای قطر و نیز جمهوری اسلامی ایران به شمار میرود تا خلیج فارس به شمال و جنوب متصل شود و ارتباط گستردهای با کشورهای غرب آسیا و حاشیه دریای خزر تا مدیترانه به وجود آید.
این امر همچنین مستلزم هزینههای هنگفتی است که با توجه به وضعیت اقتصاد ایران، تا حد زیادی توسط قطر متحمل شود. باید توجه داشت که کوتاهترین فاصله از شمال قطر تا سواحل ایران در نزدیکی دیر حدود ۱۹۰ کیلومتر است که تقریبا سه برابر طولانیترین تونل حملونقل فعلی با ۶۸ کیلومتری خط ۶ متروی چنگدو در جنوب غربی چین است. همچنین این تونل مطرح شده، پنج برابر طولانیتر از طولانیترین تونل زیردریایی کنونی خواهد بود که با ۳۸ کیلومتری زیر آب تونل مانش فرانسه و بریتانیا را به هم متصل میکند. تونل طولانی دیگر، تونل سیکان که جزایر هونشو و هوکایدو ژاپن را در زیر تنگه تسوگورو به هم وصل میکند، دارای طول ۲۳.۳ کیلومتری است.
براساس اظهارات صفایی؛ ایران مایل است تونل جدید هم مسیر جادهای و هم راه آهن را در خود جای دهد، اگرچه با توجه به فواصل موجود، بعید است که اتصال جادهای امکان پذیر باشد. در حال حاضر، طولانیترین تونل جادهای جهان، تونل ۲۴.۵ کیلومتری Lærdal در نروژ است.
در مجموعه طرح پیشنهادی خلیج فارس در روزهای اولیه خود است و تنها زمانی اجرا میشود که کمیته مشترک قطر و ایران، مطالعات و مذاکرات درباره این پروژه را به پایان برساند که احتمالا پروسه طولانی خواهد بود.
چرا قطر به دنبال حفر تونل است؟
قطر در سالهای اخیر رابطه پرتنشی با کشورهای عرب همسایه خود را طی کرد و موقعیت جغرافیایی این کشور که تنها مرز خاکی آن با عربستان است، باعث شد تا تحت تحریمهای عربستان و متحدانش قرار بگیرد که تاثیرات منفی بر اقتصاد این کشور برجای گذاشت. عربستان، مصر، بحرین و امارات متحده عربی با وارد کردن این اتهام به قطر که باعث بی ثباتی در منطقه می شود، از گروه های تروریستی حمایت می کند و با ایران مناسبات گرمی دارد، روابط دیپلماتیک با این کشور را قطع کردند و حریم هوایی، دریایی و زمینی خود را به روی آن بستند.
البته در دوره تنش قطر با کشورهای عربی، نیازهای وارداتی که بیشتر محصولات غذایی بود از طریق ترکیه و ایران تامین شد در واقع این تنش موجی ایجاد کریدور ترکیه-ایران-قطر شد که البته پس از بهبود نسبی روابط نقش این کریدور گمرنگتر شد.
به نظر میرسد که تاثیرات منفی محدودیتهای همسایگان بر قطر به گونهای بود که دوحه به دنبال کاهش وابستگی خود به عربستان باشد. یعنی این احتمال را میدهد که در آینده و در صورت بروز اختلاف سیاسی دیگر، دوباره از این موضوع تحت فشار قرار بگیرد، از همین روی دوحه از حالا به دنبال یافتن راههای جایگزین است که بهترین و مطمئن ترین مسیر همان استفاده از موقعیت سرزمینی ایران باشد تا همانطور که رییس سازمان بندر ایران گفت؛ دوحه از طریق این تونل و خاک ایران میتواند به کشورهای آسیای میانه، دریای خزر و مهمتر از آن شریک راهبردی خود یعنی ترکیه داشته باشد.
البته پیشنهاد طرحی تا این اندازه بلندپروازانه نیازمند همکاری راهبردی دوجانبه است به عبارت دیگر شاید این پروژه آغازی بر تعمیق و گسترش روابط دوجانبه نیز باشد و به بخش های دیگر از جمله گردشگری، اقتصاد دریا، انرژی و کشاورزی تعمیم یابد.
همانطور که اشاره شد موقعیت جغرافیایی قطر بعنوان پاشنه آشیل این کشور محسوب میشود که اجرای بسیاری از پروژههای اقتصادی به ویژه انرژی را محدود کرده است. مثلا در همین مناقشه اوکراین و ترس از ایجاد بحران انرژی در اروپا، نقش و جایگاه قطر در بازار گاز پررنگتر از همیشه شد تا دوحه به فکر افزایش تلاش خود برای ارسال گاز خود به اتحادیه اروپا باشد هر چند که در حال حاضر هم حدود ۵ درصد از گاز اتحادیه اروپا را به صورت الانجی تامین میکند که البته افزایش صادرات LNG نیازمند اقدامات فنی و البته زمانبر است.
اما دوحه میخواهد از طریق خط لوله هم وارد بازار گاز اروپا شود که ماه پیش به نوعی در نذاکره برای صادرات گاز به عراق این موضوع نیز در محافل کارشناسی مطرح شد. یعنی قطر از طریق عربستان-عراق-ترکیه به بازار اروپا دسترسی داشته باشد که به نظر رابطه سرد با عربستان و ناامنی عراق، دوحه را با تردید روبهرو کرد.
حالا سفر مقامات ایرانی به دوحه احتمالا مسیر قطر-ایران-ترکیه-اروپا را برای صادرات گاز محتملتر کند که در صورت اجرایی شدن آن برای هر چهار شریک در آن سودمند خواهد بود. قطر و ایران میتوانند به بازار اروپا دسترسی داشته باشد، نقش هاب گازی ترکیه پررنگتر و منابع واردات گاز اروپا متنوع میشود. اما تمام این پروژه در صورت توافق طرفین امکانپذیر خواهد شد.
چرا اقتصاد قطر شکننده است؟
همانطور که اشاره شد دوحه به دنبال تنوع سازی درآمدهای خود و کاهش ریسک تحریم های مجدد همسایگان است چون قطر نیز همانند سایر اعضای شورای همکاری خلیج فارس (GCC) به شدت در بازارهای مالی جهانی حضور دارد و هرگونه ناامنی همانند سال ۲۰۱۷ تاثیرات منفی زیادی متوجه اقتصاد این کشور میکند.
در دهههای اخیر؛ این کشورها به دلیل انباشت ثروت حاصل از درآمدهای نفت و گاز به رونق اقتصادی دست یافتهاند اما بحران دیپلماتیک منطقهای در سالهای اخیر گریبانگیر کشورهای خلیج فارس شده است. در این میان قطر از نظر جمعیت و مساحت کشور کوچکی است، اما نمونهای از گرایش «کشورهای کوچک، سیاست بزرگ» است که کارشناسان در ادبیات سیاسی منطقه آن را توصیف میکنند. در این شرایط، تأثیر بحران اخیر قطر بر سیاست و اقتصاد کنونی نه تنها منطقهای، بلکه جهانی شد همانطور که از واکنش رسمی رهبران جهان را برانگیخت
برای نمونه بحران قطر بر بسیاری از بازارها تأثیر منفی گذاشت و البته بازار سهام قطر سقوط شدیدی را تجربه کرد. علاوه بر بازار سهام، این بحران منجر به مشکلات تجاری در منطقه شد و بر بخش مواد غذایی وابسته به واردات قطر تأثیر گذاشت چون واردات مواد غذایی از عربستان سعودی حدود ۹۰ درصد از مصرف روزانه غذای قطریها را تشکیل میدهد.
بر اساس دادههای سال ۲۰۱۶ و پستر از بحران، حجم تجارت قطر با سایر کشورهای شورای همکاری خلیج فارس حدود ۱۱ میلیارد دلار بود که حجم تجارت قطر با عربستان سعودی، امارات متحده عربی و بحرین که روابط دیپلماتیک خود را با دوحه قطع کردند، حدود ۸۵ درصد از کل حجم تجارت شورای همکاری خلیج فارس قطر در سال ۲۰۱۶ بود. این وابستگی نشان داد که قطر در عرض یک روز با کمبود شدید کمبود مواد غذایی روبه رو شد که البته به تدریج از طریق ایران و ترکیه تامین شدند.
یکی دیگر از تأثیرات این بحران بر اقتصاد قطر تغییر مسیر هوایی قطر ایرویز بود که به دلیل مسافت طولانیتر و قیمت گران باعث ریزش مشتریان شد. در نهایت، تاجری که از دبی و ابوظبی که مراکز مالی و تجاری منطقه هستند بازدید میکند؛ به دلیل مشکلات سفر به قطر از امارات، پس از سفر به امارات دیگر از دوحه دیدن نکردند.
در مجموع بحران اخیر قطر این واقعیت را برجسته کرد که در صورت بسته شدن مجدد مرز این کشور با عربستان، مشکلات تجربه شده دوباره ایجاد خواهد، اما راه حل این است که قطر شریک تجاری پیدا کند تا موارد مورد اشاره را برطرف کند. در این میان احتمالا بهترین گزینه برای قطریها استفاده از ظرفیت بالای ایران باشد.
توحید ورستان
انتهای پیام/.