به گزارش پایگاه خبری تحلیلی
عصر گمرک، گزارش اخیر مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی که ۲۰ آذر ماه منتشر شد از رسیدن عدد «تشکیل سرمایه ثابت خالص» به عدد منفی ۶۳۴/۵۹ در سال ۱۴۰۱ خبر داد و این به معنای خروج سرمایه و عدم تمایل یا توانایی بخش خصوصی، ناتوانی در جذب سرمایههای خارجی و ناتوانی در سرمایهگذاریهای دولتی است.
بر اساس این گزارش که تحت عنوان «راهبرد اصلاح بودجه ریزی و محورهای تحولی پیشنهادی در آستانه تقدیم لایحه بودجه ۱۴۰۲» منتشر شده، آمده است که: «براساس آمار فصلی سه ماهه اول ۱۴۰۱ مرکز آمار، تشکیل سرمایه ثابت ناخالص ۱/۰ درصد نسبت به دوره مشابه سال قبل کاهش داشته است. تشکیل سرمایه ثابت خالص در سه سال اخیر منفی بوده است. در نهایت براساس روندهای قابل پیشبینی تشکیل سرمایه ثابت ناخالص و استهالک، تشکیل سرمایه ثابت خالص برای سال ۱۴۰۱ نیز منفی برآورد میشود.»
در همین خصوص مسعود دانشمند تحلیلگر مسائل اقتصای طی گفتگو با فرارو عنوان کرد: «اول باید به این سوال پاسخ داد که تشکیل سرمایه برای چیست؟ تشکیل سرمایه به این معنی است که سرمایه و پولی را وارد چرخه تولید کنیم. خب زمانی که تولیدی وجود نداشته باشد، قاعدتا سرمایهگذاری هم انجام نمیشود. اصلا به همین دلیل است که سرمایهها به سمت بخشهای غیرمولد سوق پیدا میکند. دلیلش هم این است فرایند تولید در ایران بسیار سخت است و عوامل موثر در تولید به اصطلاح «قفل» شدهاند. از سوی دیگر سود تولید دیگر مانند گذشته نیست؛ بنابراین به دلیل مسائلی که ذکر کردم الان خیلی از واحدهای تولیدی در حال تعطیلی هستند پس قاعدتا نتیجه آن، همین آمارهای منفی است.»
وی افزود: «علاوه بر اینها باید در نظر داشت که منفی شدن سرمایه گذاری به معنی آن است که سرمایهگذاریهای گذشته دیگر یا وجود ندارند یا به سمت تعطیلی و رکود پیش میروند. واقعیت آن است که خیلی واحدهای تولید این روزها تعطیل و در نهایت تبدیل میشوند. یعنی به عنوان مثال برای زمین آنها مجوز ساخت آپارتمان میگیرند؛ بنابراین سرمایه گذاری در بخش تولید به صفر و حالا همانطور که از گزارشها مشخص است، منفی شده است که تبعات بسیاری در اقتصاد خرد و کلان دارد.»
این عضو اتاق بازرگانی تهران تاکید کرد: «یکی از نتایج منفی شدن سرمایهگذاری، کاهش رشد اقتصادی در کشور است. علاوه بر این روی درآمد سرانه، اشتغال و... هم تاثیر میگذارند. یعنی عملا این روند منفی سرمایهگذاری، بر تمامی شاخصهای اقتصاد خرد و کلان تاثیر میگذارد. وقتی میگویم بر اقتصاد خرد و سفره مردم تاثیر دارد به این معنی است که شما تصور کنید برخی واحدهای تولید روغن خوراکی، تعطیل کنند؛ بنابراین میزان تولید و عرضه در بازار کاهش پیدا میکند و این منجر به ناترازی عرضه و تقاضا و به تبع آن باعث بالا رفتن قیمت روغن میشود؛ بنابراین اینجاست که تبعات منفی شدن سرمایهگذاری، وارد خانههای مردم میشود.»
دانشمند تصریح کرد: «نکته بسیار مهم این است که مسائل و مشکلات اقتصادی یک شبه رخ نمیدهد. اینکه برخی میگویند اعتراضات اخیر و فضای کشور منجر به نوسانات و مشکلات اقتصادی شده است، اصلا صحیح نیست. نتیجه این سه ماه گذشته را چند ماه دیگر میبینیم و لمس میکنیم. اینها که امروز شاهدش هستیم، نتیجه گسترش تحریمها است. وقتی ایالات متحده از برجام خارج شده و مداوم تحریمهای جدید وضع کردند، هرکدام جداگانه به اقتصاد ایران ضربه وارد کرد که الان آثار ملموس آنها را مشاهده میکنیم. الان هم شرایط به همین گونه است. اینکه الان تحریمهای جدید علیه اقتصاد ایران وضع میکند، نتایجش را بعدا مشاهده میکنیم و این زمان بستگی به نوع تحریم دارد.»
وی ادامه داد: «البته این محدود به تحریمها هم نیست و اقدامات اقتصادی داخل کشور هم شرایطش به همین شکل است. یعنی تبعات آن را ممکن یک سال بعد یا ۱۰ سال بعد ببینیم. وقتی الان به دلیل کسری بودجه، بودجه عمرانی را کاهش میدهیم و درآمد کشور را صرف هزینههای جاری میکنیم، باید منتظر تبعات آن باشیم. زیرا به نقطهای میرسیم که میبینیم دیگر نرخ اشتغال کشور هم کاهش چشمگیر پیدا کرده است. سوالی که باید مسئولان پاسخ دهند این است که تا چه زمانی میخواهید مداوم دانشگاه تاسیس کنید و نیروی کار را به بهانه تحصیل در نوبت دریافت شغل قرار دهید؟! الان اگر آمارها را چک کنید میبینید تعداد دانشجویان افزایش پیدا کرده، اما در نقطه مقابل تعداد فارغ التحصیلان بیکار کشور هم بالا رفته است.»
این کارشناس مسائل اقتصادی افزود: «دلیلش این رخ داد هم این است که به طور کلی در تمامی کشورها برای اینکه افراد بیکار به دولتها فشار نیاورند، دانشگاه تاسیس میکنند که یک مدت به بهانه تحصیل آنها را معطل کنند. این اتفاق در ایران هم رخ داده است، اما نتیجه شد؟! یک زمانی ما با دیپلمههای بیکار مواجه بودیم حالا با لیسانس و فوق لیسانس و دکترای بیکار طرف هستیم. دلیلش هم همین است که دیگر واحدهای تولید فعالیت نمیکنند، زیرا سرمایهگذاری رخ نمیدهد. لزوما منظورم واحدهایی نیست که تولید میکنند، به طور کلی تمامی قسمتهای اقتصاد از جمله شرکتها و موسسهها را عرض میکنم.»
دانشمند در خصوص رویکردها و برنامههای تیم اقتصادی دولت تاکید کرد: «واقعیت این است که من به هیچ عنوان به تیم اقتصادی دولت امیدوار نیستم. این افرادی که الان مشغول به کار هستند نه تنها گرهی باز نمیکنند که مشکل ساز هم میشوند. نمونهاش همین قیمت دلار. اصلا یکی از وظایف بانک مرکزی ممانعت از کاهش ارزش پول ملی کشور است. اما آیا موفق بود؟ در حوزه تولید هم شرایط به همین نحو است. وقتی شما در ابتدا سال به تولید کنند اعلام میکنید دستمزدها را بالا ببرند و توجه نمیکنید که آیا آنها بازار مناسب برای فروش دارند که بتوانند از پس هزینههای خود بربیایند یا خیر، خب در نهایت منجر به تعطیلی یه نیمه تعطیل شدن واحدهای تولیدی میشود. زیرا تنها راه حل این است که بر قیمت تمام شده اضافه کند و این به هرحال یه حدی دارد. قدرت خرید مردم اجازه نمیدهد این از یک میزان مشخصی بالاتر برود؛ بنابراین مشخص است که در همچین فضایی کسی سرمایهگذاری نمیکند.»
انتهای پیام/.