به گزارش پایگاه تخصصی و خبری تحلیلی
عصر گمرک، با توجه به اینکه شاید طی این سالها فضای استارتاپی کشور نسبت به پیشتر شکوفاتر شده و فعالان استارتاپی بیشتری وارد این عرصه شده اند و محصولات نوآورانه ای را روانه بازار کرده اند. اما با این حال همچنان اکوسیستم یاد شده با چالشهای متعدد دست و پنجه نرم میکند؛ که گاها به شکست تیم استارتاپی و یا مهاجرت فعالان این حوزه منجر میشود. به طوریکه امیرحسین اسماعیلی
فعال استارتاپی، فرسودگی سیستم دولتی در حمایت از کسب و کارهای نوپا، مشکلات آموزشی و کمبود سرمایه انسانی متخصص، مشکلات اقتصادی را ازجمله چالشهای راه اندازی کسب و کارهای نوپا در ایران میداند.
در همین راستا خبرگزاری بازار گفتگویی با امیرحسین اسماعیلی فعال استارتاپی انجام داده که در ادامه آمده است.
امیرحسین اسماعیلی، مدیرعامل و بنیانگذار آژانس خلاقیت وبسیما است. این مجموعه از سال ۹۰ با سرمایه ای اندک شروع به فعالیت کرده و درحال حاضر در ایران و کشورهای استرالیا، امارات و ترکیه فعال است. بیش از ۷۰ نفر به صورت مستقیم در مجموعه وبسیما مشغول به کار هستند. در این ۱۰ سال توانسته با همراهی و همدلی کلیه اعضا تیم تبدیل به یکی از پر افتخارترین و موفق ترین شرکت های فعال در زمینه طراحی وبسایت و ارائه خدمات سئودر ایران شود.
به نظر شما به عنوان یک کارآفرین و بنیانگذار استارتاپ وبسیما؛ برای توسعه و راه اندازی استارتاپ چه چالشهایی در ایران است؟
خوشبختانه امروز، شرایط قانونی و حمایتی برای راه اندازی استارتاپ و کسب و کارهای نوپا نسبت به ۱۰ سال پیش بسیار بهبود پیدا کرده است. بخش بزرگی از این بهبود، مرتبط با شرکت های خصوصی حامی استارتاپها مانند استارتاپاستودیوها، شرکتهای سرمایه گذاری خطر پذیر و شتابدهنده ها می شود. دولت هم در رویکردی که از چند سال پیش نسبت به شرکتهای دانش بنیان اتخاذ کرده در این شرایط بی تاثیر نبوده است. اما همچنان کمبودهای زیادی در این مسیر وجود دارد و با توجه به پتانسیلهای موجود در کشور میتوانیم با بازبینی قوانین و رویکرد حمایتی شرایطی بسیار پایدارتر و چابکتر برای راه اندازی کسب و کارهای نوپا ایجاد نماییم. مسلما قوانینی مانند قوانین بیمه تامین اجتماعی، قوانین مربوط به اصناف و مجوزها و مجموعه قوانین مالیاتی و حمایتی، در شرایط موجود نیاز به بازبینی جدی دارند و دیگر پاسخگوی سرعت رشد کسب و کارهای آنلاین و شرایط خاص آنها نیستند.
یکی دیگر از مواردی که نیاز به بهبود دارد سیستم آموزشی و پرورشی کشور و ساماندهی رویکردهای آموزشی در راستای خلق ارزشهای جدید و انگیزههای کارآفرینی است. بخش بزرگی از بار تربیت و جهت دهی به کارآفرینان جوان در کشور بر دوش بخش خصوصی است و مسلما بخش خصوصی در این زمینه نیاز به حمایتهای دولتی بیشتری دارد. سیستم هایی مانند سازمان فنی و حرفهای کشور می توانند تاثیر به سزایی در تحقق این اهداف داشته باشند. اما سیستم های اجرایی فرسوده، قوانین دست و پا گیر و سرفصلهای آموزشی غیر کاربردی موجب دلسردی مخاطبان نسبت به این سیستم شده است.
این شرایط موجب شده بخش خصوصی راسا دست به کار شود و با برگزاری دورههای آموزشی به روز و موثر، نیاز این بخش را پاسخگو باشد که مسلما با مشکلات زیادی هم روبرو است.
به بحث آموزش اشاره کردید و با توجه به چالشهایی که صحبت کردید؛ آیا با مشکل نیروی متخصص روبرو هستیم؟
باید اشاره کنم یکی دیگر از مشکلاتی که متاثر از مشکلات آموزشی است کمبود نیروی کار متخصص است. برای یک استارتاپ مهمترین عامل توسعه و موفقیت نیروی انسانی است که در این زمینه در حال حاضر کمبودهای جدی احساس میشود. سیستم آموزشی فرسوده، عدم وجود پایداری اقتصادی و تورم و مهاجرت نیروهای نخبه مهمترین دلایل این کمبود در فضای کسب و کار امروز کشور است. شاید آموزش صحیح و هدفمند بتواند بخشی از این مشکل را حل کند اما مهمترین مشکل یعنی مشکلات اقتصادی هم انگیزههای آموزشی و توسعه را در کارآفرینان و جوانان تقلیل داده هم موجب افزایش انگیزه مهاجرت در نخبگان و نیروهای متخصص و سرمایه های انسانی ارزش آفرین شرکتها شده است.
قطعا ایران فاصله زیادی با خودکفایی در زمینه سختافزار و تکنولوژی های روز دارد و این بدین معناست که نوسانات قیمت دلار مستقیما در این بخش تاثیرگذار خواهد بود. سرمایه اولیه موردنیاز برای راه اندازی یک کسب و کار نوپا بسیار افزایش یافته و قطعا ریسک عدم موفقیت هم بسیار بالاتر از قبل شده است.
در مجموع میتوان مشکلات و چالشهای راه اندازی کسب و کار در ایران را به این موارد تقسیم کرد، مشکلات قانونی و پاسخگو نبودن و فرسودگی سیستم دولتی در حمایت از کسب و کارهای نوپا، مشکلات آموزشی و کمبود سرمایه انسانی متخصص، مشکلات اقتصادی و ریسک بالا.
در خصوص تامین مالی استارتاپها چه راهکاری پیشنهاد می دهید؟
راه اندازی کسب و کار و استارتاپ در همه دنیا یک فعالیت خطر پذیر است، اما در ایران این خطر پذیری ریسک بسیار بالاتری دارد. عدم وجود حمایت های مالی مناسب دولتی ریسک را به سمت کارآفرینان سوق داده است و موجب عدم تمایل صاحبان ایده برای پذیرش این ریسک شده است. به عقیده بنده در گام اول دولت باید بخشی از این ریسک را بپذیرد و با حمایت از ایده های جدید به جوانان کمک کند تا گامهای اولیه محکم تری بردارند. حمایت دولت از صندوق های سرمایه گذاری خطر پذیر کوچک و استارتاپ استودیوها می تواند ریسک صاحبان ایده را به شکل چشمگیری کاهش دهد. نیازی نیست دولت به صورت مستقیم از صاحبان ایده حمایت مالی کند، اما با ایجاد ساز و کارهای حمایتی از صندوقها و شتاب دهنده ها می تواند به صورت غیر مستقیم به رشد و شکوفایی استارتاپها کمک کند.
البته در سالهای گذشته فعالیتهای قابل تقدیری از سمت دولت در این راستا انجام شده است. راه اندازی پارکهای فناوری و اعطای وامهایی با شرایط مناسب برای شرکتهای دانش بنیان از این دست برنامه های دولتی بوده است. اما متاسفانه عدم شفافیت در شرایط اعطای این تسهیلات سوالات زیادی را برای کارآفرینان ایجاد کرده و موجب دلسردی صاحبان ایده شده است.
برای مثال صندوق نوآوری و شکوفایی ریاست جمهوری در سالهای گذشته تسهیلات زیادی در اختیار شرکت های دانش بنیان قرارداده است اما با پیگیری های مستمری که از طرف اصناف و فعالان کسب و کار دیجیتال انجام شده هنوز گزارشی از دریافت کنندگان این وامها ارائه نشده است. شفافیت در این زمینه می تواند هم برای کارآفرینان انگیزه کافی برای فعالیت و استفاده از این شرایط را ایجاد کند هم دریافت کنندگان این تسهیلات را ملزم به پاسخگویی و مشخص کردن نتایج این حمایت ها خواهد کرد. نتیجه اینکه تسهیلات کم بهره و کلانی که به حمایت از استارتاپها اختصاص یافته وارد سیستم واسطه گری و یا سرمایه گذاری در بازارهایی مانند مسکن نخواهد شد.
کشورهای پیشرفته در این حوزه چه اقداماتی انجام داده اند؟
همانطور که اشاره کردم ما در حال حاضر به جز ایران در سه کشور دیگر هم به صورت قانونی در حال فعالیت هستیم. شاید اشاره به روند راه اندازی کسب و کار ما در این سه کشور بتواند نمونه مناسبی برای درک شرایط کشورهای دیگر باشد. ابتدا در ایران ما تقریبا حدود ۸ ماه درگیر مشکلات ثبت شرکت، برند و دریافت مجوز ها بودیم. پس از آن مواردی مانند دریافت کد کارگاهی و بیمه و دریافت کد مالیاتی و ... که زمان و انرژی زیادی از ما گرفت. ما حتی برای دریافت دسته چک هم مشکلات جدی داشتیم و با اینکه قانون مشخصی برای این موضوع وجود داشت متاسفانه بانک ها از این قوانین تبعیت نمی کردند.
اما در کشوری مانند ترکیه که جز کشورهای پیشرفته و پیشتاز هم محسوب نمی شود ما بدون تسلط کافی به زبان بومی تقریبا در کمتر از ۲ هفته تمامی کارهای مربوط به مجوز، مالیات و بیمه را انجام دادیم و بدون مشکل شروع به فعالیت کردیم. این فرایند در شهر دبی کمتر از یک هفته طول کشید و در شهر سیدنی استرالیا تقریبا ۳ ساعت! فکر می کنم همین تجربه بتواند تصویر روشنی از شرایط موجود در کشورهای دیگر برای شما ایجاد کند. ضمن اینکه در همه این کشورها به دلیل مشکلات تحریم محدودیت های زیادی برای ایرانیان در نظر گرفته شده است.
به نظر شما برای جلوگیری از مهاجرت جوانانی که در حوزه استارتاپی فعالیت دارند چه اقداماتی باید از سوی دولت و ارگانها ذیربط صورت گیرد؟
به نظر بنده سیاست های دولت بیشتر در راستای تشویق جوانان به مهاجرت است تا باز داشتن آنها از این شرایط. باید توجه داشت که مهاجرت برای یک جوان پر از آرزو و دلبستگی در کشور، تصمیمی سخت و می توان گفت آخرین راه است. اما سیاست های اقتصادی نامناسب و ناپایداری اقتصادی، قوانین دست و پاگیر و طرح های مبهم و محدودکننده ای مانند طرح صیانت موجب دلسردی جوانان و نخبگان از بهبود شرایط کشور شده است. کشورهای اروپایی و حتی منطقه هم از این شرایط نهایت استفاده را می کنند و نیروی های متخصص و تاثیرگذار کشورمان را جذب می کنند. جوانی که می تواند در کشور خود یک کارآفرین موفق باشد برای به دست آوردن یک زندگی پایدار و حداقل های زندگی امروزی به کشورهای دیگر مهاجرت می کند و به عنوان یک مهاجر تبدیل به یک کارمند ساده در آن کشورها خواهد شد. هزینه هایی که از این موج فراگیر مهاجرت به کشور تحمیل می شود جبران ناپذیر خواهد بود. دولت می تواند با حمایت بیشتر از کارآفرینان و ایجاد شرایط اقتصادی پایدار به موقعیت های جدیدی برای جوانان ایجاد کند و کارآفرینان و صاحبان ایده را تشویق کند تا در کشور خود فعالیت های اقتصادی انجام دهند.
از دیدگاه شما اقتصاد اکوسیستم استارتاپی چگونه می تواند به رونق اقتصاد کلان کشورها کمک کند؟
اقتصاد اکوسیستم استارتاپی کشور هنوز در ابتدای راه است و فرصت های زیادی پیش رو دارد. شرایط اقتصادی کشور و مشکلات قانونی محدودیت های زیادی برای این اکوسیستم ایجاد کرده اما با این وجود پیشرفت های زیادی هم در این زمینه اتفاق افتاده است. قطعا پتانسیل های این اکوسیستم بر کسی پوشیده نیست اما تحقق رویاهای اکوسیستم استارتاپی در گرو حمایت های دولتی و رفع محدودیت های بین المللی است. اقتصاد اکوسیستم استارتاپی کشور در حال حاضر بسیار توسعه یافته و سهم بزرگتری از حجم اقتصاد کلان کشور را به خود اختصاص داده اما با توجه به پتانسیل های موجود هنوز مسیر هیجان انگیزی پیش رو داریم و با توجه به نمونه های بین المللی به اندازه کافی توسعه پیدا نکرده ایم. برای تحقق یک دستاورد بزرگ در سالهای پیش رو این اقتصاد نیاز به سرمایه گذاری بیشتر، حمایت های قانونی و دولتی و نیروی متخصص و موثر دارد.
برای ورود محصولات استارتاپها به بازارهای بین الملل چه تسهیلاتی باید فراهم شود؟
مشکلات مربوط به تحریم بزرگترین مانع توسعه بازار استارتاپها در داخل و خارج از کشور است. تحریم ها هم ارتباطات مالی با کشورهای دیگر را تحت تاثیر قرار داده و هم در زمینه های تکنولوژی محدودیت های زیادی را برای استارتاپ ها ایجاد کرده است. قطعا حصول نتایج مثبت از گفتگوهای برجام و دستیابی به یک توافق پایدار و اثر گذار می تواند فرصت های سرمایه گذاری و توسعه زیادی را برای استارتاپها ایجاد نماید.
سخن پایانی خود را بفرمایید.
با تشکر از شما، برای آینده کشور عزیزمان بسیار امیدوار و خوش بین هستم. فکر می کنم با یک همدلی میان بخش خصوصی و دولتی دست آوردهای زیادی به دست خواهیم آورد. می توانیم با استفاده فرصت های مناسب اقتصادی که در حال حاضر در کشور وجود دارد در سطح بین المللی حرف های زیادی برای گفتن داشته باشیم. ایران امروز می تواند با بهره گیری از تجربیات کشورهایی مانند هند و پاکستان و طراحی ساز و کارهای مناسب به یکی از بزرگترین صادر کنندگان خدمات مبتنی بر تکنولوژی در جهان تبدیل شود. اما این مهم بدون حمایت های دولتی و همراهی بخش خصوصی تحقق نخواهد یافت.
انتهای پیام/.