به گزارش پایگاه تخصصی و خبری تحلیلی
عصر گمرک، با آغاز دوران ریاست جمهوری بایدن و تغییر رویکرد سیاست خارجی آمریکا، سیاست خارجی واقع بینانه تری از سوی عربستان در حال ظهور است تا با سیگنال های تغییر مسیر واشنگتن مطابقت داشته باشد. تا حدودی، سعودیها عناصری را بازخوانی میکنند که بهطور سنتی ترجیحات سیاسی آنها را قبل از ظهور شهاب وار ولیعهد محمد بن سلمان، حاکم بالفعل پادشاهی مشخص میکند.
به لحاظ تاریخی، عربستان از درگیری مستقیم با دشمنان خود اجتناب، از جیب های پر پول خود برای هدایت تحولات منطقه ای استفاده و بر دیپلماسی به عنوان ابزار اصلی در مجموعه ابزار ملی خود تأکید کرده است. در مقابل، از سال ۲۰۱۵، سیاست خارجی این کشور، مطابق با سیاست غرورآمیز «اول آمریکا» دونالد ترامپ، تهاجمی و با تمایل به توسل به زور برای دستیابی به اهدافش مشخص شده است.
با این حال، این قاطعیت جدید تا حد زیادی نتوانست اهداف منطقه ای عربستان را پیش ببرد. در میان دیگر ناکامیهای سالهای اخیر، سعودیها از کمپین «فشار حداکثری» ترامپ علیه ایران استقبال کرده، با محاصره قطر همراه شده و در جنگ داخلی یمن مداخله کردند، اما هر یک از این ابتکارات بههم ریخته یا فروپاشید.
تلقی از عربستان سعودی «گاو نر در مغازه چینی» در سطح بین المللی، همراه با نگرانی در مورد سیاست های داخلی بن سلمان، بسیاری از ناظران بین المللی را بر آن داشت تا اشتیاق اولیه خود را نسبت به پادشاه آینده کاهش دهند. بنابراین، بازگشت اخیر به دوران قبل با تغییرات خوشایند در استراتژی، پیگیری محتاطانهتر منافع آن و احیای دیپلماسی، بسیاری از آسیب های اعتباری را که این پادشاهی در چند سال گذشته متحمل شده بود، ترمیم کرد.
تغییرات قابل توجه سیاست عربستان
بر همین اساس، تغییرات اخیر سیاست عربستان قابل توجه بوده است. با ابتکار بن سلمان، امضای توافقنامه آشتی با قطر صورت گرفت، در حالی که وی پیشنهاد آتش بس با حوثیهای یمن را مطرح کرد. وی همچنین، روابط پادشاهی با عراق را بهبود بخشیده، ماه عسل را در روابط با عمان به ارمغان آورده، تدابیری را برای ادغام مجدد سوریه در نظر گرفته و حتی با رقیب اصلی خود، ایران، وارد گفتوگوهای مستقیم شده است.
با این ابتکارات، ولیعهد سعودی قصد دارد تنش های منطقهای را کاهش دهد و آسیب به منافع عربستان را به حداقل برساند به طوری که نفوذ عربستان را تا جایی که ممکن است تحکیم کرده و در این راه رضایت کاخ سفید را جلب کند.
طبق معمول، بن سلمان به همه جهات شلیک می کند، اما این بار گلوله ای در کار نیست. او از توانمندی های بزرگترین اقتصاد خاورمیانه و جایگاه خادم الحرمین بودن برای بازگرداندن این سرزمین به جایگاه طبیعی خود در جهت ایجاد نظم منطقه و همچنین آماده سازی برای فرآیند حساس انتقال استفاده می کند.
در همین راستا، او در حال انجام تغییرات قابل توجهی در سیاست خارجی عربستان در مورد رقبا و شرکا است که برجسته ترین توسعه سیاست خارجی این کشور مرتبط با ایران است.
در مصاحبه ای در آوریل ۲۰۲۱ با شبکه خبری العربیه، ولیعهد به طرز شگفت انگیزی در اظهارات خود به روابط صلح آمیز و آشتی جویانه با ایران اشاره و تأکید کرد که عربستان به دنبال روابط خوب با رقیب خود است. در واقع، بن سلمان پیشنهاد کرد که سعودی و ایران با همکاری دوجانبه می توانند رونق منطقه را ارتقا دهند.
با اینکه این سخنان به شدت با اظهارات قبلی در خصوص ایران تضاد است، اما، در سال ۲۰۱۹، سعودی ها اعتماد خود را به کمپین فشار حداکثری ایالات متحده از دست دادند. واکنش دوسویه دولت ترامپ به ویژه حمله پهپادی و موشکی به تأسیسات نفتی عربستان در ابقیق، ریاض را متقاعد کرد که تعهدات ایالات متحده برای حفاظت از امنیت عربستان غیرقابل اعتماد است.
تلاش برای کاهش تنش های منطقه ای
بر همین اساس، به نظر می رسد که تلاش برای کاهش تنش های منطقه ای پاسخ طبیعی است؛ همانطور که امارات قبلاً به این نتیجه رسیده بود. بنابراین، مصاحبه ماه آوریل ولیعهد در پاسخ به گزارشهایی مبنی بر اینکه ریاض و تهران در حال مذاکره با موضوع حمایت عراق بودند، اولین دیدار گزارش شده بین دو کشور از زمان قطع روابط دیپلماتیک در سال ۲۰۱۶ بوده است. سعودی ها، همواره در مورد چشم انداز تعامل موفق با ایران محتاطانه عمل کرده اند.
آنها خاطرنشان می کنند که ایرانی ها مایلند روابط دیپلماتیک بین دو کشور را به منظور ایجاد فضای عادی بازگردانند، اما همچنان تمایلی به رسیدگی به نگرانی های عربستان ندارند. سعودی ها همچنین عقیده دارند که ایران به دنبال حذف طرف های منطقه از مشارکت در مذاکرات هسته ای و همچنین جلوگیری از پیوستن شرکای بین المللی به مذاکرات در مورد مسائل منطقه است.
با این حال، عربستان به صراحت اعلام کرده که از مذاکرات هستهای حمایت میکند، مشروط بر اینکه در مذاکرات بعدی درباره مسائل نگرانکننده دیگر به ادعای این کشور از جمله زرادخانه موشکهای زمین به زمین، موشکهای کروز و هواپیماهای بدون سرنشین ایران و همچنین فعالیت پروکسی های آن در منطقه صحبت شود.
صرف نظر از سرنوشت این دور از گفتگوها، بار منفی قابل توجهی از سوی هر دو طرف وجود دارد و دلایل اساسی برای خصومت متقابل آنها از بین نرفته است، حتی اگر شرایط تغییر در منطقه، هر دو طرف را به سمت تغییر موقعیت و حداقل کاهش تنش بین آنها سوق دهد.
منشأ آن تضاد که عنصر برجسته معماری منطقه است، مناقشات ژئوپلیتیکی است و جنبه های ایدئولوژیک را در بر می گیرد. رقابت بر سر نفوذ منطقه ای عمدتاً در مبارزه در عرصه های مختلف، از طریق متحدان و نیابت ها بیان می شود.
دوره ی جدید رهبری عربستان و رویکردهای جدید
در این دوره جدید، رهبری عربستان به وضوح متعهد به دنبال کردن یک برنامه سیاست خارجی است که منافع داخلی آنها را مانند سایر نقاط جهان تامین کند. سعودیها، امروز بر مسائل مربوط به بهبودی پس از همهگیری کووید-۱۹ متمرکز هستند.
علاوه بر این، آنها با آینده ای روبرو هستند که در آن اقتصادی که بر اساس صادرات سوخت های فسیلی ایجاد شده، دیگر برای حمایت از نیازهای شهروندان کافی نخواهد بود. ابتکار چشم انداز ۲۰۳۰ که در دهه گذشته اجرا شد، با هدف ارائه نقشه راهی برای کشور به منظور مقابله با چالش حفظ رونق اقتصادی در جهانی در حال تغییر و رقابتی تر، مقابله با اثرات تغییرات اقلیمی و فراهم آوردن زمینه های رو به رشد مطرح شده است.
این منافع، ستون های اصلی سیاست خارجی آنها را نیز تشکیل خواهد داد. بر همین اساس، انتظار نمی رود همه اقدامات منطقه ای که توسط بن سلمان پیش می رود به ثمر بنشیند در حالی که این امر به ویژه در مورد گفتگو با ایران صادق است. با این حال، آنها برای رویارویی با سناریویی که او انتظار دارد مصمم هستند: فاصله گرفتن ایالات متحده از نگرانی های منطقه و تقویت موقعیت خود با ایران پس از بازگشت احتمالی به توافق هسته ای.
ایالات متحده میتواند و باید بازگشت ریاض به سیاست خارجی مبتنی بر دیپلماسی، میانجیگری و کمکهای خارجی هوشمندانه را به ویژه در شرایطی که تمایلش به کاهش تا حدودی حضور نظامی و دیپلماتیک خود در خاورمیانه است، تشویق کند.
عربستان سعودی یک بازیگر مرکزی منطقه ای است که نمی توان آن را بدون آسیب رساندن به منافع ایالات متحده نادیده گرفت. وزن اقتصادی، مذهبی و سیاسی آن برای هر دولت آمریکایی که به دنبال ارتقای منطقه ای با ثبات تر و امن تر در آینده است، یک دارایی محسوب می شود. از طرفی، این کشور با توجه به چشم انداز بلندپروازانه خود در جهت افزایش رشد اقتصادی، تعامل و رویکرد بدون مشکل در برخورد با همسایگان خود، مشتاق نظم مورد نظر خود در منطقه است.
برخی از تحلیلگران مسائل منطقه بر این باورند که با تنش زدایی بین ایران و عربستان، ایران میتواند به امتیازات مورد نیاز خود در مذاکرات هستهای دست یابد، اما در صورتی که ایران نتواند به نتیجه لازم در مذاکرات دست یابد، مجددا احتمال دارد که ارتباط با عربستان تحت تاثیر قرار بگیرد.
آغاز قریب الوقوع دور پنجم مذاکرات
اما در راستای اراده کافی دو کشور برای از سرگیری روابط و پایان دور چهارم مذاکرات در بغداد و آغاز قریب الوقوع دور پنجم مذاکرات، چندی پیش شبکه الجزیره در گزارشی نوشت که صادرات ایران به عربستان پس از وقفه ای چند ساله آغاز خواهد شد که این موضوع نوید بخش گسترش روابط تجاری فی مابین است. بعد از تعطیلی سفارت این کشور در تهران، روابط دیپلماتیک و اقتصادی دوجانبه قطع شده و تجارت مستقیم بین دو کشور به صفر رسیده بود. از طرفی، تجارت غیرمستقیمی که از طریق برخی از کشورهای حوزه خلیج فارس انجام میشود، چندان قابل توجه نبود.
اما هم اکنون جریانات جدیدی شکل گرفته است. برخی از کارشناسان اقتصادی معتقدند که با توجه به اینکه در نیمه نخست ۱۴۰۰، مبادلات اقتصادی ایران با ۱۵ کشور همسایه بیش از ۴۷میلیون تن کالا به ارزش ۲۲میلیارد و ۵۸۸ میلیون دلار بوده، با بازگشت عربستان به مقاصد صادراتی ایران، این حجم از مبادلات افزایش چشمگیری خواهد یافت و به نظر می رسد که تجارت ایران، تحت تاثیر این از سرگیری احتمالی روابط قرار خواهد گرفت، زیرا عربستان، به عنوان بزرگترین کشور غرب آسیا با تکیه بر درآمد نفتی ۹.۵ میلیارد دلاری و واردات ۱۴۰ میلیارد دلاری، هجدهمین اقتصاد بزرگ جهان و بزرگترین اقتصاد در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا محسوب میشود که همین موضوع می تواند به ورود کالاهای ایرانی به بازار این کشور کمک نماید.
از سوی دیگر، این تجارت می تواند به شکل غیر مستقیم و از طریق صادرات مجدد از راه برخی از کشورها از جمله امارات صورت گیرد که البته اگر روابط دو کشور به حالت عادی بازگردد، فرصت بهتری برای تجارت دوجانبه فراهم خواهد شد.
انتهای پیام/.